یه بنده خدایی داشت میگفت :

" قشر قابل توجهی از اسرائیلی ها فارسی زبان اند. "

بعد، چشم های گشاد شده من رو که دید، اینطور ادامه داد :

" خب به لحاظ ژنتیکی هم بخواییم حساب کنیم، یه جورایی شبیه هم هستیم. ( ژست کارشناسانه ای گرفت ) به هرحال اونا از نسل حضرت اسحاق هستن و ما هم از نسل حضرت اسماعیل و زبانمون تا حدی مشابهه. "

از اون موقع تاحالا هی با خودم فکر میکنم که خب اوکی. میتونم بپذیرم یهودی هایی که موقع انقلاب از ایران رفتن، نهایتا سر از اسرائیل در آورده باشن ( اما تعدادشون اونقدر ها هم زیاد نمی تونه باشه )، اما بابت اون نظر کارشناسانه ی ژنتیکی، هرچی فکر میکنم به نتیجه نمی رسم!

این درسته که ما همه مون از نسل آدمیم، و بعد از طوفان بزرگ تاریخ هم لقب پدر دوم رو به حضرت نوح دادن و ما همه از نواده های نوح و سه فرزندش هستیم، اما قضیه اینجاست که اگر بخواییم به لحاظ زمانی بیاییم جلوتر و به اسماعیل و اسحاق برسیم، ایرانی ها از تبار اسماعیل نیستن.

یعنی اگر داستان هاجر و چشمه زمزم رو در نظر بگیریم و با توجه به اینکه پیامبر از نسل حضرت اسماعیل بوده، میشه گفت بخشی از اعراب ( حالا نه همه شون ) جز نواده های حضرت اسماعیل هستن.

و اینکه آریایی ها از منطقه ای در بالای جایی که تمام این اتفاقات ( یعنی عربستان ) رخ داده اومدن و ساکن ایران شدن. حالا در رابطه با اینکه اگر اون وسط، بخشی از نواده های اسماعیل کوچیده باشن و رفته باشن اون بالا و اقوام آریایی رو تشکیل داده باشن، اطلاعی ندارم، ولی فکر هم نمیکنه اینطور شده باشه. ولی از این مطمئنم که زبان عبری با زبان فارسی فرق داره :|

 

خلاصه که هرچی فکر میکنم، جور در نمیاد. دلم میخواد برم بهش بگم که آقا بیا و تجدید نظر کن. اما متاسفانه شرایط جوری نیست که بخوام به طرف بگم داداش، فرضیاتت ممکنه غلط باشه و باید فقط خودخوری کنم.

البته این احتمال هم وجود داره که فرضیات من از دم غلط باشه :|