چندوقت پیش داشتم یه فیلمی دیدم که به یه اصطلاح خیلی جالب برخوردم. Regression to mean (بازگشت به میانگین). این یه اصطلاح در علم آماره و به حالتی اطلاق میشه که داده ها، هرچه قدر هم که بازه بزرگی داشته باشن، عمدتا نزدیک به میانگینشون قرار دارن.

فیلم اومده بود این اصلاح رو به عنوان یه جمله امیدبخش عنوان کرده بود که یعنی اگه همه چیز، در یک دوره ای به سمت خوبی یا بدی حرکت کنه و حس کنی که داره اتفاقات خوب یا بد، پشت سرهم برات میفته، قرار نیست که تا ابد طول بکشه و دوباره، بالاخره، یه روزی همه چیز به وضعیت نرمال و متوسط برمیگرده.

که این بازم یعنی اگه دیدی هی داری بدبیاری میاری، نشین زیاد غصه بخوری، چون این فاز، به عنوان یه مرحله از زندگی بالاخره تموم میشه و اوضاع به حالت عادی برمیگرده. 

چند روز پیش داشتم اینو برای دوستم تعریف میکردم تا حس بهتری بهش بدم. دیشب ته تغاری نشسته بود و مشابه همین حرفارو (نه با این اصطلاح) توی حال پکری که داشتم تحویلم میداد. 

یعنی اینکه من، به عنوان یه عالم بی عمل، فقط بلدم حرف بزنم و خبری از عمل یا اعتقاد قلبی به اون چیزی که میگم نیست.

نه نه. بذار خوشبین باشم: این فقط مشکل حافظه است!