یه مفهومی هست با این مضمون که میگه : به هرچی فکر کنی، همون رو هم جذب میکنی.

اسمش رو گذاشتن قانون جذب.

البته به روش ها و اسم های دیگه هم میشناسنش.

مثلا همین قضیه شکرگزاری که میگه تو باید هر روز بارها و بارها نعمت های خوبت رو با خودت تکرار کنی، مراقبه انجام بدی، هرشب اتفاقات خوب روزت رو بنویسی و کلا به یه موجود مثبت تبدیل بشی تا بتونی شادی رو وارد زندگی کنی و هرچیزی رو که میخوای به دست بیاری.

 

یه روز به کتابی بر خوردم به اسم " بنویس تا اتفاق بیفتد "، نوشته هنریت کلاوسر.

این کتاب میگه شما اگر میخوایی کاری انجام بدی و به خواسته ات برسی، باید اون بنویسی. چون وقتی چیزی رو مکتوب میکنی، انگار که حکم وقوع اون اتفاق رو مهر میزنی. کتاب میگه تو هرطور که دوست داری میتونی خواسته هات رو بنویسی، مثلا : 

  • یه فهرست تهیه کنی و به طور مکرر مرورش کنی.
  • فهرستت رو بارها و بارها بنویسی.
  • اون چیزی که میخوایی رو با جزئیات دقیق به همراه دلایلت بنویسی.
  • و ...

توی کتاب مثال هایی از افرادی آورده شده که در جهت برآورده شدن آرزویشان، خواسته هاشون رو نوشتن و بعد هم به اون جامه عمل پوشانده اند. 

هدف کتاب شاید بیان این مطلب باشه که به مخاطب بگه " برادر من، خواهر من، از جزیره یه روزی بیا بیرون! با " اگر " و " کاشکی " و " یه روزی قراره آرزوهام اتفاق بیفته"، هیچوقت پل آرزوهات ساخته نمیشه که بتونی ازش عبور کنی و به سرزمین موعودت برسی."

کتاب میگه که تو وقتی می نویسی، درواقع داری به اون موضوع فکر میکنی ( چه توی خودآگاه و چه توی ناخودآگاه ) و نوشتن به تو شجاعت میده تا قدم هایی رو برداری که شاید ناچیز به نظر بیان، ولی درواقع فوندانسیون پل آرزوهامون هستند!

کتاب " بنویس تا اتفاق بیفتد"، بیشتر روی نوشتن تاکید داره. اما وقتی کمی دقت کنیم، میبینیم که مفهوم کلی اش با فلسفه قانون جذب و شکرگزاری یکیه.

یعنی اینکه برای رسیدن به چیزی، کافیه که بهش فکر کنیم، توی مغزمون بچرخونیمش و حسابی این رو و اون رو بکنیمش، روی کاغذ بیاریمش تا از حالت مجازی، حالت نیمه جامدی به خودش بگیره و برای محقق شدن در دنیای واقعی آماده بشه.( یه جورایی ورز بیاد! ) بعد کم کم هر طوری که می تونیم و در توانمون هستش، شروع کنیم به جلو رفتن. لازم نیست یه قدم فیلی بزرگ برداریم! 

قدم های کوچولوی مورچه ای هم کفایت میکنه : )))))))))))))

فقط باید آهسته و پیوسته، قدم های کوچولو کوچولو برداریم، اون وقت یهویی چشم باز میکنیم و میبینیم که رسیدیم به مقصد ...

 

پ.ن : البته توی اوضاع الان کشور، آرزوها امنیت جانی و مالی ندارن. متاسفانه بیمه شون هم نمیشه کرد که اگر از دست رفتن یا ازمون گرفتنشون، بتونیم به نوعی جایگزین شون کنیم. توی کشورمون اگر آرزویی از دست بره، برای همیشه رفته ...