دوتا نسخه گذاشتم روی پیشخوان که داروهای خودم و بابا رو بگیرم.

یک آقای جوونی پشت کانتر ایستاده بود. دوتا سبد داروی من و بابا رو از همکارش گرفت، و خیلی آهسته شروع کرد به دونه دونه برچسب زدن روی دارو ها و نوشتن دستورالعمل شون. 

خواستم درباره آمپولی که دکتر برام نوشته بود سوال بپرسم که عوارضی چیزی نداشته باشه. گفتم آقا، ببخشید، یه آمپولی دکتر برای من گذاشته، این آمپول چی هستش؟

جواب نداد.

دو سه دقیقه بعد گفت : این خانم باردار هستن؟

گفتم : خیر.

گفت : داروی خاصی مصرف نمیکنن؟

گفتم : نه. داروی خاصی مصرف نمیکنم.

گفت : این سه تا آمپولی که براشون گذاشتن، آمپول های عضلانی هستش. حواسشون باشه.

گفتم : چشم.

گفت : باردار بودنشون رو برای این پرسیدم که ( یک قرص گذاشت روی پیشخون ) این دارو نباید در زمان بارداری مصرف بشه.

گفتم : آهان. باشه :|

دوتا کیسه داد دستم که توی هرکدوم یک نسخه با دارو های من و بابا بود.

دارو ها رو که چک میکردیم، معلوم شد اون آمپول های عضلانی و اون قرص با عوارض در زمان بارداری مال نسخه بابا بود و آن آقای جوان تمام مدت داشت راجع به نسخه بابا حرف می زد!

بس که حواس ها این روزا جمعه!!