آقا، یه سری آدم ها هستن که کتار اومدن باهاشون سخته. مخصوصا اگر توی این فاز باشن که اوووووف!! ما بهترینیم و دیگه هیشکی بهتر از ما توی دنیا وجود نداره و کاری هم که انجام میدیم، بهترینه و رو دست نداره.

از این دست موجودات معمولا توی شرکت و در قالب مشتری به پستمون میخوره.

طرف دوساله داره میره میاد و هنوز که هنوزه کارش رو با فروشگاه اینترنتی اش شروع نکرده و هنوز توی مرحله " تست " به سر میبره. چرا؟

چون فکر میکنن که فروشگاهشون باید کاملا بی عیب و نقص باشه. و گاهی این " عیب و نقصی " که به چشمشون میاد، چیزی به جز زایده ذهن پارانویایی شون نیست! مثلا چرا توی صفحه اصلی، به جای 5 تا محصول، 4 تا محصول نمایش میدیم . از نظر این دوستان همین خودش یک ایراد اساسی برای شروع کار محسوب میشه.

الان به جایی رسیدیم که میخوان ساختار گوگل رو هم براشون عوض کنیم ...

دلم میخواد برگردم زل بزنم توی چشم های قهوه ای رنگ و صورت سرخش و بگم : عزیز من! دیگه شرمنده که گوگل و ساز و کارش دست ما نیست، وگرنه حتما حتما براتون انجام میدادیم به خدا ! 

یکی از فروشگاه های دیگه مون از چند روز پیش شروع کرده محصولاتی که اینا میخواستن بفروشن رو توی سایتش گذاشته و عین چی میفروشه!!

وقتی دیگه اولی نباشی که بازار رو توی دنیای دیجیتال دستت بگیری، باید کلی جون بکنی تا به عنوان دومی حتی بشناسنت ...

حالا شما هی بیا بگو فلان جمله رو از فلان جای سایت حذف کنین که مانع کسب است!