آیا شما هم مثل من در شروع کردن کارها مشکل دارید؟ 

آیا شما هم نمیتوانید وقتی کاری را شروع کردید، در یک روند روزانه یکنواخت کار را ادامه داده و به انجام برسانید؟

آیا شما هم آن وسطها زیرآبی میروید و بعدش دیگر نمیتوانید خود را به پشت میز لعنتی برای ادامه کار برگردانید؟

یا چیزهایی شبیه به آن؟

 

راستش حس میکنم اینکه هر روز خودم رو مجبور کنم روی پایان نامه و پروژه های شخصی ام کار کنم، یه جورایی نیاز به معجزه داره! اینکه مجبورم تمام مدت رو توی اتاق بمونم و جای خواب و کارم یه جاست، به شدت اذیت‌کننده است. طوری شده که آخر روز واقعا نمیدونم دقیقه ها و ساعت هام به کجا پرواز کردن و من واقعا چه کاری رو در روز به اتمام رسوندم.

با کمی تحقیق توی اینترنت، یک سری تکنیک پیدا کردم، مثل مدیتیشن. یا پومودورو. که خب قبلا باهاش آشنایی داشتم، ولی باعث نمیشه بشینم پای کار.

یا اینکه این عمل procrastination یا به تعویق اندازی کارها، چیزیه که ناشی از احساسات ما نسبت به اون کاره. مثلا کاری که انجام میدیم، میتونه این حس ها رو برای ما داشته باشه:

- خسته کننده

- ناامیدکننده

- سخت

- مبهم و ناواضح

- بدون ساختار و برنامه

- بدون جایزه درونی ( یعنی مثلا پروسه انجام دادنش لذت بخش نیست)

- معنی شخصی برای شما نداره

و وقتی که حسمون رو نسبت به اون کار مشخص کردیم (که حتی میتونه همه موارد بالا رو شامل بشه)، باید یه راه حلی برای رفعش پیدا کنیم. مثلا اگر پروسه انجام کار جالب نیست، یه بازی درست بکنیم. اگر یه مقاله مینویسیم، با خودمون مسابقه بذاریم که توی بیست دقیقه اول و دوم، چند تا کلمه میتونیم تایپ کنیم و از این حرفا.

مال من، سخته و گاهی هم ناامیدکننده است. و تنها راهی که به نظرم میرسه تا بتونم کارام رو جلو ببرم، موقعی که نه ددلاینی وجود داره و نه کسی که بخوام کار رو بهش تحویل بدم (حداقل در کوتاه مدت) قرار گرفتن در رودرواسیه (همون رودربایستی).

 

خارجی ها در این قضیه رودربایستی هم که عملا جز اختراعات ایرانی‌ها میشه، از ما پیشی گرفتن و یک استارت آپی به اسم cave day راه انداختن که میاد در ازای یک مبلغ عضویت ماهانه، میذاره شما با استفاده از اپلیکیشن zoom برای بازه های یک ساعته و دو ساعته و سه ساعته، توی گروه هایی وارد بشین که همه میخوان یک کاری رو به انجام برسونن. یک منتور هم دارن که مثلا مبصر کلاسه و اولش یه کم انگیزه بهشون میده و بعد همه میشینن جلو دوربین، کاراشون رو انجام میدن. بدون اینکه گوشی و پیام هاشون رو چک کنن یا حواسشون پرت چیز دیگه ای بشه.

اسم caveday هم از اینجا میاد که مثلا شما میری میشینی توی یه غار، بدون دسترسی به چیزی، کار رو به انجام میرسونی. 

اینکه مجبور باشی هر روز با چند نفر که همه قرار گذاشتن کاری رو انجام بدن همراه بشی و کارت رو واقعا انجام بدی، به نظرم ایده خیلی خوبیه. ولی ایده ایه که باید مجانی باشه، نه با حق عضویت ماهانه‌ی 35 دلار!

 

به خاطر همینم گفتم شاید آدم هایی مثل من وجود دارن که کارشون فقط با توی رودربایستی موندن راه میفته و اگه مثلا با یه نفر یا یک گروه قرار داشته باشن که سر یک ساعت معنی آنلاین بشن و کار کنن، بهشون انگیزه بده که کاراشونن رو انجام بدن. 

به خاطر همینم این پست رو مینویسم که هرکی خواست، بهم یه پیام (ترجیحا خصوصی) بده تا یک برنامه بچینیم و هر روز کارمون رو با هم پیش ببریم. برای ارتباط هم از سایت free4talk استفاده میکنیم. و هیچ ارتباط تصویری هم قرار نیست صورت بگیره. فقط میکروفون ها رو روشن میکنیم، هرکس کاری که میخواد اون روز انجام بده رو مشخص میکنه یا هدف روزش رو تایپ میکنه و آخرش با هم چک میکنیم که پایان ساعت مقرر چه قدر از کار انجام شده. اینطوری هم بحث رودربایستی رعایت شده و هم کارامون نظم میگیره، هم ارتباط تصویری نیست و صورت کسی دیده نمیشه.

 

1. سایت free4talk یه سایت رایگان برای ارتباطه که بیشتر برای یادگیری زبان استفاده میشه و هرکسی میتونه وارد یکی از گروه ها بشه و شروع کنه به حرف زدن. گروه هایی که ساخته میشن، مثل گروه های واتساپ و تلگرام نیستن که پایدار باشن. وقتی همه اعضا از گروه بیان بیرون، اون اتاق گفت و گو از بین میره.

2. ورود هم فقط با یک جیمیل امکان پذیره. کسی هم آدرس جیمیل شما رو نمیبینه و فقط اسمی که به گوگل دادین برای بقیه نمایش داده میشه. اینطوری هویت افراد به خطر نمیفته.

3. اگر عضو بیان نیستین و میخوایین پیام بذارین، یه ایمیل یا یک راه ارتباطی دیگه هم بدین که من بتونم باهاتون در ارتباط باشم.

4. اگر کسی رو میشناسین که همین مشکل رو داره، لطفا این پست رو بهش نشون بدین تا اگر دوست داشت، شرکت کنه.

امیدوارم آدم های زیادی که مشکلی مثل من دارن این پست رو بخونن و جواب بدن ( اسمایلی خنده با عرق شرم)