+نمایشگاه کتاب اصولا برای کتابخواران سراسر ایران رویداد بزرگی محسوب میشه.
این رویداد این قدر برای ما مهمه، که شده از راه دور بیاییم تهران و چمدون زیر بغل بزنیم و تلق تلق روی آسفالت مصلی تا خود شبستان دنبال خودمون بکشیم یا یه کوله ی کوهنوردی قد هیکلمون بندازیم پشتمون و مثل گونی، هرچی دستمون کتاب برسه توش کتاب بچپونیم، این کار رو میکنیم.
این رویداد اینقدر بزرگه که موجود شبه کتابخواری مثل من که وقت سر خاروندن نداره، وقتی یک « چهار ساعت خالی غیر منتظره» توی برنامه روزانه اش میبینه (ساعت 10 و ربع صبح)، فلفور تلفن رو برمیداره و به بهترین دوستاش خبر میده و میگه ساعت 5 بعداز ظهر نمایشگاه باشن.
++نمایشگاه رفتن برای من و دو یار دیگه ام یه جور سنته.
1- اینکه بریم بخش ناشران خارجی و بین کتاب های انگلیسی غوطه بخوریم و به جلد مانگاهایی که چند تا غرفه خاص عرضه میکنند، دست بکشیم و آرت بوک انیمیشن های سال رو بگیریم دستمون و دونه دونه، برگه هاش رو ورق بزنیم و صفحاتش رو با هم نگاه کنیم،
2- اینکه گاهی وقتا چندتا کتاب انگلیسی بخریم، و با اینکه پولمون زیادی نکرده، اما به خاطر عشقمون یه جلد از مانگایی که انیمه اش رو 10 بار دیدیم بخریم یا برای خریدن آرت بوک هایی که هیچ وقت بهشون نیاز پیدا نمیکنیم و به هیچ دردی هم نمیخورن، دل دل کنیم،
3- بعدش هم بریم با هم دیگه یه آیس پک بخوریم. اون دوتا، نسکافه ای و من، موزی.
+++ امسال، ولی، دو نفر بودیم. یکی مون افسردگی گرفته و از خونه در نمیاد. وقتی دونفری از غرفه ای به غرفه دیگه می رفتیم، جالی خالی سومین نفر کنارمون حس می شد...
++++ نمایشگاه کتاب 98 چطور بود؟
سرد تر از هوا، شک ناشی از شنیدن قیمت ها بود که باعث میشد بدنت منجمد بشه و خون توی رگ هات از حرکت بایسته ...
قیمت یه جلد مانگا، شده اندازه قیمت آرت بوک های پارسال.
و قیمت یک آرت بوک شده قیمت مجموعه 7 جلدی در جستجوی زمان از دست رفته!!
+++++ قیمت کتابای انگلیسی؟
میخواستم نسخه انگلیسی کتاب گتسبی بزرگ و آلیس در سرزمین عجایب رو برای خودم بخرم. میدونستم پولم به نو نمی رسه. به خاطر همین هم توی دست دوم فروشی ها گشتم و پیدا کردم.
یه جلد آلیس کثیف و چرب که میشد رد خوراکی که صاحب قبلی درحال خوندن روی کتاب ریخته بود رو در صفحات به کرات مشاهده نمود، به قیمت 30 هزار تومان معامله میشد.
فروشنده با بی حوصلگی تمام، قیمت گتسبی بزرگ رو هم همون 30 هزارتومان اعلام کرد. درحالی که انگار کتاب به سختی از یک طوفان بزرگ جان به در برده بود و شرایط خوبی نداشت.
قشنگی کار اینجا بود که فروشندگان عزیز روی کتاب های دست دوم لیبل قیمت به دلار و یورو و پوند چسبونده بودن و وقتی قیمت میپرسیدی، خیلی شیک زل میزدن به قیمت و عدد مورد نظر رو در 13، 14، 15 تومن ضرب میکردن.
++++++ میخواستم 1Q84 موراکامی رو بخرم. کتاب دست دوم بود. بردمش دادم دست و فروشنده گفتم آقا قیمت این چنده؟ لیبل قیمت کذایی رو نگاه کرد و گفت : دویست و خورده ای در میاد. کتاب رو ازش گرفتم و گفتم : فکر کنم بهتره اینو ببرم بذارم سرجاش. فروشنده، بنده خدا، یه لحظه کپ کرد. بعد گفت : الان قیمتا همه اش همینه...
+++++++ کتاب های فارسی هم وضع بهتری نداشتن. یه غرفه داری رو دیدم که کتاب هاش رو میکوبید روی کانتر و به مشتری هاش میگفت والا اگه شما قیمت کاغذ خالی این رو حساب کنینا، از قیمت کل کتاب بیشتر میشه.
( باز این قابل درکه. من کتاب های انگلیسی با قیمت های نجومی و لیبل های گذایی شون رو نمیتونم هضم کنم. خوبه حالا خیلی هاشون همینجا چاپ میشن!)
++++++++ سه سال پیش رفته بودم سراغ کتاب بیلیارد در ساعت نه و نیم هاینریش بل. راستش ورژن پی دی اف کتاب رو خونده بودم و به نظرم ترجمه اش عالی بود. به خاطر همینم میخواستم که حتما کتاب رو بخرم تا حق مترجم رو ادا کرده باشم.
اون موقع انتشارات ماهی بهم گفت تموم کردیم. فعلا چاپ نمیکنیم. امروز وقتی سرسری بین غرفه ها چرخ میزدیم، دیدم ماهی جلو رویم سبز شده و بیلیارد در ساعت نه و نیم داره بهم چشمک مییزنه... هیچی دیگه ... صبر رو بیش از این جایز نشمردم. ( فعلا تنها کتابیه که خریدم)
+++++++++ راستش خیلی غرفه ها رو نرفتیم بگردیم. چون بچه ها معمولا توی شبستان حوصله شون سر میره و فقط منم که به صورت خیلی خوشحال از این غرفه به اون غرفه پر میکشم و با لذت بوشون میکنم :| با آروم کردن دلم و وعده دادن اینکه یکشنبه دوباره بر میگردم، رفتیم آیس پک بخریم.
آیس پک یه زمونی ارج و قرب بالایی داشت. الان دیگه از شکوه و جلال قدیما خبری نیست. چس مثقال بستنی رو میریزن توی ظرف و به قیمت دو سه برابر ارزش واقعیش عرضه میکنن. این بود که تصمیم گرفتیم به جای زور زدن برای هرت کشیدن اون سنگ یخ زده و نفرین کردن خودمون برای دور ریختن پول، بریم بشینیم روی چمنا و دوتا از آب نبات چوبی های 3 تا 5 هزاری که من از مترو خریده بودم رو لیس بزنیم!
++++++++++ دولت یه 60 تومن به ما دانشجوهای فلک زده داده که بابتش 90 تومن هم گرفته. این 60 تومن قراره چه قدر سرانه مطالعه جامعه رو با این وضعیت قشنگی که داریم بالا ببره، فقط خدا داند و بس!