دماغش کمی باد کرده و نوکش سرخ بود. ازش پرسیدم: گریه کردی؟
صورتش رو برگردوند تا نگاهش به نگاهم نیفته: نه. برای چی باید گریه کنم؟
شاید کارلو کلودی هم یه روزی با دیدن چنین صحنه ای، ایده نوشتن داستان پینوکیو به سرش افتاده ...
دماغش کمی باد کرده و نوکش سرخ بود. ازش پرسیدم: گریه کردی؟
صورتش رو برگردوند تا نگاهش به نگاهم نیفته: نه. برای چی باید گریه کنم؟
شاید کارلو کلودی هم یه روزی با دیدن چنین صحنه ای، ایده نوشتن داستان پینوکیو به سرش افتاده ...
آخی....
دماغ قرمز واسه رودولف دماغ قرمز نبود؟ :D
اشکها را چه شد؟