۳ مطلب در فروردين ۱۴۰۱ ثبت شده است

story of my life, every $%&#@ day

درگیری های هر روز در ماه مبارک رمضان

1- گرم کردن غذا برای سحری

منطق درون: خب دیگه همینقدر بسه.

شکموی درون: نهههه! این چیه! بیشتر بریز. من با این سیر نمیشم.

واقعیت - هر روز بخشی از غذای گرم شده را به یخچال برمیگرداند.

 

2-آب خوردن، چند ثانیه مانده به اذان

بدن: به مولا دیگه جا ندارم آب بخوری، میترکم‌ها!

منطق بی منطق درون: هوا گرم شده، تا میتونم باید آب بخورم که در طول روز تشنه نشم. بدو 10 ثانیه مونده، این لیوان آخری رو بده بالا.

واقعیت - هر روز بعد از سحر از درد شدید مثانه بیدار میشود، تمام آب های مصرف شده بعد از تمیز کردن کلیه ها به خارج بدن هدایت شده و وی تا آخر روز تشنه میماند

 

3- خوابیدن بعد از سحری

بدن: خوبه هوا تاریکه. زود خوابم میبره.

واقعیت - گنجشک هایی که در مدح و ستایش خداوند کله سحر جیک جیک میکنند، خواب را از چشمانش می ربایند. سعی میکند زبانش را تمیز نگاه دارد و گنجشک روی درخت نزدیک پنجره را فحش ندهد. اما گاهی وقت ها گنجشگ روی درخت به شدت هایپر است و فحش خورش ملس...

 

4- پس از کل کل با ته تغاری

بخش بی منطق بدن: #$!@&! الله اکبر! ببین‌ها! نمیذاری دهنم تمیز بمونه‌ها! 

ته تغاری با لبخندی شیطانی دور میشود. وی جنگ را برده و خوشحال است. 

  • سارا
  • سه شنبه ۲۳ فروردين ۰۱

نقش زولبیا بامیه در زندگی

نقش زولبیا بامیه توی ماه رمضون اینه که اگر خدایی نکرده چند گرم وزن کم کردی، همون رو بلافاصله بهت برگردونه و نذاره ریاضت هات نمود بصری پیدا کنه!

#نه_به_ستم_زولبیا_علیه_سنگین_وزن‌ها

#نه_به_دلبری_های_بامیه

#راجع_به_گوش‌فیل_حالا_با_هم_صحبت_میکنیم

  • سارا
  • چهارشنبه ۱۷ فروردين ۰۱

رویای منو بافتی؟

وقتایی که دارم روی یک پروژه نفس گیر کار میکنم و حس میکنم که درحال مکیدن شیره وجودمه، این صفحه یوتیوب رو باز میکنم و به لیست چسبیده‌ی آهنگ‌های استودیو Ghibli گوش میدم و بعد دیگه دنیا اونقدرا هم تیره و تاریک به نظر نمیرسه و روحم به آرامش دست پیدا میکنه.

آهنگ تیتراژ پایانی "مهمونی" ایرج طهماسب رو خیلی دوست دارم. خیلییییی. مخصوصا اونجایی که خواننده راجع به "سیمرغ پشت کوه قاف، قله نشین رویا باف" حرف میزنه و ازش میپرسه" رویای منو بافتی؟" من عاشق این شعرم. برعکس، خود برنامه خیلی چنگی به دلم نمیزنه. نه اینکه بد باشه ها، نه! اما اینکه بخش زیادی از برنامه به حرف زدن با بازیگرها و خواننده ها میگذره رو دوست ندارم. درواقع تمام حرف زدن ها رو میزنم جلو و فقط بخش هایی که عروسک ها هستن رو نگاه میکنم. اینقدر برنامه هایی که از بازیگرها و خواننده ها دعوت میکنن بیان حرف بزنن (مثل دورهمی و خندوانه) زیاد شده که دیگه نمیکشم! نه اینکه حالا من خیلی هم اهلشون باشم. فقط یه کم ناراحتم که چرا بخش عروسک های برنامه به اندازه کافی پررنگ نیست! :)))

#حرفهای-یک-دختر-بزرگ-با 28-سال-سن-و-کودک-درون-فعال

(آهنگ تیتراژ پایانی مهمونی)

پ.ن: یعنی میشه سیمرغ پشت کوه قاف، امسال رویای من رو هم ببافه؟

  • سارا
  • جمعه ۱۲ فروردين ۰۱
برای تمام زن های دنیا در تمام اعصار مهم است...
by Hokusai
آرشیو مطالب