من و ته تغاری وقتی توی یک جمعی هستیم که نمیخواییم کسی حرفمون رو بفهمه و یک پیامی رو به صورت مخفی رد و بدل کنیم، میزنیم کانال دو و با یک زبون دیگه خیلی آروم به اون یکی میگیم.

البته بیشتر ته تغاری این کار رو میکنه و به واسطه دیدن کلی برنامه های کره ای و ژاپنی، یک زبان رو انتخاب میکنه و حرف میزنه. من کره و ژاپنیم اصلا خوب نیست و واقعا به حرف زدن نمیرسه. در حد فهمیدن بعضی کلمات. 

و اون روزی که کنار ته تغاری نشسته بودم، از جمله ی « چه قدر این معلمه باحاله» که در گوشم زمزمه کرد، فقط معلم و باحال رو بلد بودم و بعد نتیجه گیری کردم که معنیش چی میشه. 

مهمون هامون شامل سه نفر بودن. یکی شون یه معلم پرانرژی بود. و دوتای دیگه رو هم خیلی نمیدونستم دقیقا کی هستن یا چکاره اند. بار اولی بود که میدیدمشون، و ته تغاری هم که از خانم معلم خوشش اومده بود، میخواست دم گوش من ابراز احساسات کنه. 

بعد از حدود 5 دقیقه بحث به سمت این رفت که یکی دیگه از مهمون هامون هم استاد دانشگاهه و حدس بزنین چی تدریس میکنه؟ 

زبان کره ای! 

من و ته تغاری به هم نگاه کردیم و سعی کردیم از انفجار خنده هامون به زحمت جلوگیری کنیم.

اینکه شما برای اینکه بقیه حرفت رو نفهمن بیایی از یک زبون دیگه استفاده کنی، اما طرف مقابلت به همون زبون بهتر از تو مسلط باشه، خیلی اتفاق نادریه و باعث میشه آدم از خجالت آب بشه!

 

پ. ن: اگر دوست داشتید، شما هم از سوتی های اخیرتون بنویسید. نوشتنشون معمولا از میزان خجالت کشیدنش کم میکنه✌️😁