داشتم اخبار مربوط به اوکراین رو میخوندم که یک حس عجیب اومد سراغم. 

یاد زمانی افتادم که کرونا تازه توی ووهان چین شایع شده بود و مردم توی خونه هاشون قرنطینه شده بودن و کلی عکس و ویدئو از شهر و وضعیتشون پخش میشد. ما هم ویدئوها رو نگاه میکردیم و سر تکون میدادیم که آخی! طفلکی ها! مثل صحنه های آخر الزمانی میمونه. اخبار رو دنبال میکردیم که آروم آروم کل چین رو در بر میگرفت.

و بعد به خودمون رسید.

اگر اینبار هم همینطور باشه چی؟

داریم تصاویر و اخبار رو نگاه میکنیم، به خانه های مخروبه، آواره هایی که به مرزهای دور از روسیه پناه بردن، خانه هایی که برای استحکام بیشتر در مقابل انفجار به پنجره هاشون چسب های پهن ضربدری چسبوندن، تصاویر مردم عادی که تفنگ دستشون گرفتن تا از مرزها دفاع کنن ...

اگر مثل قضیه کرونا، جنگ آروم آروم پیشروی کنه و کل دنیا رو بگیره ...

به ته تغاری در مورد حسم گفتم. با حیرت نگاهم کرد و بعد گفت که اونم دقیقا حس مشابهی موقع دیدن اخبار داشته.

توی برباد رفته یه جایی هست که جرالد اوهارا به دخترش اسکارلت میگه با ارزش ترین چیز توی این دنیا، زمینه. به نظرم این دیدگاهیه که بقیه زورگوها و قدرتمندان دنیا دارن و باعث میشه جنگ به راه بندازن. زمین ارزش داره و با خودش قدرت میاره. به خاطر همینم میخوان تصاحبش کنن و خیلی وقت ها، اکثر جنگ ها هم سر همین زمین بوده. (نمونه خیلی بارزش، اسکندر و مغول ها و کشورگشایی هاشون)

یه جایی خوندم که در طول تاریخ فقط چند سال ناقابل روی زمین هیچ جنگی صورت نگرفته. عددش یادم نیست. ولی یه چیزی کمتر از 20 سال بود. یعنی از زمان به وجود اومدن خط و ثبت تاریخ تا به الان، به جز اون چندسال ناقابل، همیشه یه جایی از نقطه کره زمین یه عده داشتن به یک عده دیگه حمله میکردن و خونشون رو میریختن. و اکثرش هم به خاطر زمین بوده. این زمینی که در آخر ما رو در خودش دفن میکنه و همچنان تا هزاران سال بعد از ما پایدار میمونه...